گروهی از دانشجویان مرکز با حضور در حوزه علمیه خان یزد روز وحدت حوزه و دانشگاه را گرامی داشتند. در این بازدید دانشجویان از نزدیک با زندگی حوزوی آشنا و از بحث و درس حوزوی شناخت مختصری پیدا کردند. دانشجویان سپس با حضور در کتابخانه حوزه ضمن انجام بحثهای خودمانی با تعدادی از حوزویان از بیانات ارزشمند استاد برجسته حوزه علمیه یزد حجت الاسلام و المسلمین علی مدبری بهره مند گردیدند.ایشان در این دیدار فرمودند: در خصوص وحدت حوزه و دانشگاه تا اختلاف معلوم نشود وحدت معنی پیدا نمیکند؛ و افزودند: قبل از انقلاب بین این دو نهاد مهم اختلاف مبنایی و کاذب ایجاد کرده بودند تا از آن بهره ببرند ؛ نگاه دانشگاه به حوزویان به عنوان موجوداتی عقب افتاده و مرتجع که زمان و تاریخ و علم را نمیشناسند و نگاه حوزه به دانشگاهیان بعنوان افراد لائیک و بیدین و لامذهب بود و این رویارویی دو قشری که هر دو قشر میتوانند جامعه را بسازند نتیجهاش این میشد که جامعه به دست دیگران مهندسی میشد و نه دانشگاه نه حوزه در مهندسی جامعه نقشی نداشتند.
همچنین اتفاقاتی که در غرب و مسیحیت افتاده بود بدون اینکه تامل گردد در جامعه دینی ما ترجمه میشد و بر این طبل جدایی کوبیده میشد؛ یعنی چون همانطور که در دوران رنسانس دین و کلیسا توسط دانشمندان کنار نهاده شد و به فتوحات علمی و دنیایی رسیدند و توسعه یافتند ما هم باید همین گام را برداریم و دین را کنار بگذاریم. در حالی که مسیحیت در اروپا یک دین تحریف شده بود که از ابتداییترین مسائل آنها یعنی موضوع خدا به تثلیث قائل بود، (خدا یکیست در حالی که سه تاست و سه تاست در حالی که یکیست ، اب و ابن و روح القدس) و چون عقلاً نمیتوانستند این دین را بپذیرند، کلیسا میگفت عقل را کنار بگذار و سپس ایمان بیاور. در مسائل علمی هم موضوعاتی مثل گالیله در غرب تفاوتی جدی و عمیق بین علم بشری و ادیان الهی به وجود آورده بود که ادیان الهی دادههایی دارند که با دادههای علمی سازگاری ندارد، در حالی که مبانی اعتقادی ما مثل توحید، رسالت ، امامت ، قیامت و... بر براهین عقلی و محکم استوار است و در تمام کتب دینی بابی به نام باب عقل و جهل وجود دارد، اسلام طرفدار تعقل است و توبیخ میکند بشررا که چرا تعقل نمیکند و در باب کسب علم و دانش هم بسیار بر گسترش آن تاکید میکند؛ اما آنها میآمدند و این حرفهای دانشمندان اروپایی را در اینجا ترجمه میکردند . این از دو حال خارج نبود یا جاهل بودند و یا خائن. در حالی که در اسلام هیچ تفاوتی بین علم ، عقل و دین نیست.
ایشان افزودند: مراد از وحدت این نیست که حوزویان علوم دانشگاهی را بخوانند یا دانشگاهیان علوم حوزوی را؛ اصلاً گستره علم و تخصصیتر شدن علوم این موضوع را برنمی تابد، البته شاید در برخی علوم مثل انسان شناسی و روانشناسی مشترکاتی باشد که این دو بتوانند با هم پیش ببرند؛ اما مراد از وحدت حوزه و دانشگاه در سه وجه است :یکی وحدت در هدف یعنی باید هم هدف حوزه و هم هدف دانشگاه ساختن جامعه دینی باشد و سبک زندگی دینی درجامعه رونق دانشته باشد. دوم وحدت در شناخت دشمن مشترک ، اگر دشمن را درست نشناسیم در گستره سیاست دچار افتراق میشویم و اینکه اکنون میبینیم دو نگاه به سیاست در تقابل یکدیگر وجود دارد برای همین است و سوم وحدت در مسیر و راه رسیدن به هدف و شناخت دشمن ؛ البته این نیاز به همراهی بسیار نزدیک حوزه و دانشگاه و فضای آرام و نقد پذیر دارد و باید جلساتی باشد که تندروترین افراد هم بتوانند حرفشان را بزنند اما در فضای آرام و همراه با هم تعامل علمی.
آقای سفید ریاست مرکز نیز با توجه به سابقه حضور خود درجلسات متعدد با استاد مدبری یادآور شد: ما از ایشان یاد گرفتهایم که خداوند ما را برای سعادت اخروی خلق کرده است و برای دستیابی به آن هم از یک طرف فطرت و از طرف دیگر ارسال انبیا را فراهم نموده است؛ این دو ما را با روح زندگی و سعادت اخروی آشنا میکنند. اما خداوند راه رسیدن به این سعادت را در اختیار خودمان قرار داده یعنی قوه اراده و اختیار را برایمان گذاشته تا با اراده و اختیار این مسیر سعادت را طی کنیم. و در این راه باید از دو بال ایمان و عمل صالح استفاده کنیم؛ هیچ کدام هم به تنهایی کافی نیست، نه ایمان بدون عمل صالح و نه عمل صالح بدون ایمان؛ نه اینکه بگوییم دلت پاک باشد راه سعادت را به ما نشان میدهد و نه اینکه بگوییم دین ما دین انسانیت است و با عمل خود میتوانیم به سعادت برسیم راه درستی است. اما ایمان و عمل بدون علم متزلزل است ایمان و عمل با علم تقویت میشود و بر قدرت آن افزوده میگردد و حوزوی و دانشگاهی باید با تقویت بنیان های علمی در راه قوی تر نمودن ایمان جامعه برای رساندن جامعه به سعادت گام بردارند و همین باعث وحدت حوزه و دانشگاه خواهد بود.
در ادامه این دیدار دانشجویان به طرح سوالاتی از استاد پرداختند و استاد هم مطالبی را در پاسخ بیان نمودند.