به همت سرکار خانم دکتر زینب نوری مدرس و مدیرگروه رشته مدیریت کسب و کار ، طی مصاحبه ای صمیمی و خودمانی این هفته نیز به معرفی یکی از دانشجویان برتر و شرکت و موسسه مربوط به وی و محصولات آن پرداخته خواهد شد . آقای علی حقدادی مدیر صافکاری کارا معرفی میگردند: ایشان خود در این مصاحبه میگوید:

محمد علی حقدادی هستم دانشجوی کارشناسی مدیریت کسب و کار وکارافرین شغل صافکاری کارا، اولین موفقیت کسب و کارم مربوط به زمانی هست که بعد از مرتب کردن مغازه اولین ماشین اومد و صدهزارتومن بهم پرداخت کرد و خداروشاکر بودم روز اولی که مغازه رو باز کردم در لوکیشنی که  وسط اونهمه صافکاری معروف استان بود تونستم کار کنم چون معتقد بودم بین ادمهای بزرگ منم رشد می کنم.
نقطه عطف زندگی من جایی بود که تصمیم گرفتم برای خودم کار کنم اون زمان کتابی به نام برتری خفیف خوندم که باعث شدفکر کنم به نقطه ای رسیدم که باید رشد کنم، زمانی که کتاب می خوندم تو مغازه به صورت درصدی کار میکردم و با کارفرما به مشکل خوردم گفتم من از شنبه میرم برای خودم مغازه میزنم روز پنجشنبه بود که جمعه هم باهام تماس گرفت گفت بیا حقوق بیشتر بهت میدم  که قبول نکردم، من هیچ چیز نداشتم و با یه موتور هوندا که هنوزم نگه داشتم از دهنو می رفتم بلوار دانشجو و واقعا برام سخت بود گاهی از سرما درد استخوان سوز و گرمای وحشتناک عذاب می کشیدم.
5تومن رهن و ماهی 700هزارتومن اجاره و مقداری وسایل قبل داشتم که کارمو شروع کردم.
من در کار دچار حادثه جسمی شدم که چهارماه مغازمو بستم، در کل کتاب برتری خفیف به من خیلی انگیزه داد.
بزرگترین چالش  در کسب و کارم در ابتدا این بود که احتمال زیادی داشت مشتریان کمی داشته باشم چون به خصوص در این استان که برخی کسب و کارها برندهای شناخته شده هستند  مردم اکثرا به آنها مراجعه می کنند  اما با احترام به مشتری و این دیدگاه که مشتری پادشاه من است خداروشکر توانستم مشتریان را با خدمات متمایز وفادار کنم مثلا ماشین مشتری را خودم تحویل می دادم یا زودتر ازموعد.

مهمترین درس من  خوش رفتاری خوش رویی،خوش قولی و منصف بودن در کار است.
یک نکته برای شروع و کسب تجربه کارکردن در مجموعه های بزرگ  و شناخته شده است.
از کار نترسید و ریسک پذیرباشید.
موفقیت من همکاری با شرکت کیاموتورزبود. و دردناک ترین مساله هم رفتن ازاین شرکت بود. من بیمه بودم و 5سال پرداخت میشد بخاطر تحریم شرکت به مشکل خورد و لیفان وارد شد که من به مشتری می گفتم لیفان نخرند و مدیران شرکت گفتند از شرکت برم.
وبالاخره جمله الهام بخش:ریسک کنید و رییس کسب و کار خودتان باشید. در پایان از استاد عزیز زینب نوری به خاطر زحمتی که برای رشد و ارتقا ما در این دانشگاه می کشند سپاسگزارم